پایان عمر ابلیس قسمت آخر

حدیث دیگری در این باره :

از امام صادق عیله السلام روایت شده که فرمودند :

بدرستیکه ابلیس گفت مرا تا روز بعث مهلت بده و خدا امتناع کرد ازقبول خواسته او و فرمود که تا روز وقت معلوم بتو مهلت میدهم .

پس روز معلوم که رسید ابلیس با تمامی طرفدارانش از اول خلقت تا آخر آن ، ظاهر میگردد و این آخرین مرتبه ایست که امیر المومنین علیه السلام می آید .

گفتم آیا برای علی علیه السلام چندین مرتبه بازگشت بدنیا است ؟

فرمود : آری و هیچ امامی نیست مگر اینکه تمامی خوب و بد امتش با او بر میگردند تا خداوند مومن را از کافر ممتاز سازد .پس در وقت موعود به ابلیس ، امیر المومنین علیه السلام با اصحابش و ابلیس با اصحابش در سرزمین های اطراف فرات عراق بنام اروحاء به نبرد می پردازند پس جنگ و قتالی بزرگ که مثل آن در خلقت نبوده ‍، سر میگیرد .پس گویا من میبینم اصحاب مولاعلی علیه السلام را که صد قدم بعقب میگردند و میبینم که پای آنها در فرات قرار میگیرد .پس در این هنگام خداوند جبار در سایه هایی ( ظهور امتداد خاص الهی ) نازل میشود و فرشتگان

و درپیشاپیش آنها ، رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم با سلاحی از نور در دستانش ، حرکت میکنند ، پس چون ابلیس نگاه میکند از ترس ، بعقب حرکت میکند ، اصحابش میگویند چه میخواهی تو پیروزی ؟ پس میگوید : من میبینم چیزی را که شما نمیبینید من از خداوند عالم میترسم .

پس پیامبر او را میگیرد و ضربه مهلکی به او میزند و او را هلاک میسازد و در این هنگام ابلیس و شیاطینش همگی نابود میشوند .

و در آن زمان خداوند خالصانه بندگی میشود و امیر المومنین علیه السلام چهل و چهار هزار سال حکومت میکند و هر مردی از شیعه هزار فرزند ذکور خود را میبیند و در آنوقت بهشت مدهامتان ( دو سبز در هم پیچیده ) در نزد مسجد کوفه ظاهر میشود .

آن زمان است که حکومت الهی و دولت نورانی حق به کمال  و تمام میدرخشد و همه زیبایی ها جلوه گر میشود و دیگر ستم و سیاهی و زشتی و پلیدی و گناه و بدی ، زردی ، تلخی و....نخواهد بود .و این ظلمت از تارک آفرنیش محو و نابود میگردد .

( ونحن نقول الحمد الله رب العالمین )

پایان کتاب / ظلمتی بر تارک آفرنیش

پایان عمر ابلیس

همانطوریکه در آیات شریف قرآنی آمده او طلب کرد که عمرش تا روز قیامت باشد و خداوند فرمود : الی یوم وقت معلوم

در حدیث نبوی آمده که سئل عن قول ابلیس رب انظرنی ....الی قوله وقت معلوم . ای یوم هو ؟ قال یا فلان اتحسب انه یوم یبعث الله فیه الناس ! ان الله انظره الی یوم یبعث فیه قائمنا . فاذا بعث الله قائمنا کان فی مسجد الکوفه و جاء ابلیس حتی یجثوا بین یدیه علی رکبیته فیقول یا ویله من هذا الیوم فیاخذ بناصیتة فیضرب عنقه فذلک یوم الوقت المعلوم .

ترجمه : در حدیث نبوی  آمده که کسی سوال کرد :سوال شد از قول ابلیس که خدایا مرا مهلت بده تا روز قیامت خدا فرمود تو مهلت داده میشوی تا روز وقت معلوم ؛ چه روزی است آن ؟ حضرت فرمود : ای مرد تو گمان میکنی ابلیس تا روز قیامت مهلت داده شده است ؟بدرستیکه حق تعالی او را تا روی که مبعوث شود قائم آل محمد عجل الله تعالی فرجه الشریف مهلت داده است .پس زمانیکه قائم ما ، مبعوث شود و در مسجد کوفه می نشیند ؛ ابلیس می آید در نزد او ودر مقابل آنحضرت زانو میزند و میگوید ای وای از چنین روزی ! ، پس حضرت او را دستگیر  کرده و گردنش را میزند و این همان وقت معلوم است که با وعده به او داده شده است .

_در حدیث دیگر فرمود : یوم الوقت المعلوم یوم یذبحه رسول الله صلی الله علیه و آله علی صخرة التی فیه بیت المقدس .

یعنی : آن  روز معلوم  ، روزی استکه پیامبر اکرم او را در صخره ای که در بیت المقدس است گردن میزند .

_در حدیث دیگری امام صادق علیه السلام فرمود : یموت ابلیس ما بین نفختة الاولی و الثانیة .

یعنی :ابلیس مرگش در بین نفخه اول ( رجعت ) و نفخه دوم ( قیامت ) می رسد .

ادامه دارد ..

یک نکته ..!

در آیه شریفه که میفرماید :

(  الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور و الذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی ظلمات )

چرا در اینجا برای کفار ، اولیاء که به صیغه جمع آمده ، لفظ  طاغوت بکار رفته و مثلا ابلیس یا شیطان یا شیاطین نیامده است .؟

با توجه و تعمق در متون وحی ، فهمیده میشود که طاغوت جلوه تمام آن ظلمات است که شیاطین و حتی ابلیس هم از فروع و شاخه های آن است و طاغوت که در لغت ، آن را گویند که ظغیان و سرکشی را از حد گذرانده ، در مصداق همان زریق را گویند .

و همانطور که گفتیم او سبب لقاء ابلیس در کفر و عصیان بود و نکته دیگر اینکه ابلیس خدا را در جلوه ربوبیت  و خالقیت ، بشهود پذیرفته بود آنجا که میگوید : رَبِّ .....بما خلقتنی ....ودر مقام اطاعت و امتثال ، بکفر و فسق کشیده میشود و مطرود و ملعون می گردد .

اما زریق طاغوت ، در هیچ جلوه ، حق تعالی را نمی پذیرد وشاهدش فرمایش حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است که می فرماید :

اشهد انهما لن یومنا بالله طرفة عین....یعنی شاهدم بر اینکه ایندو یک چشم به هم  زدن ، بخدا ایمان نیاوردند .

و زمانیکه از نماز و عبادتشان سوال میشود میفرماید : ایمان آنها حقیق نبوده بلکه از روی طمع به خلافت و سلطنت بوده است . این مطلب را از راهب یهودی شنیده بودند که میتوانند این منصب رابدست آورند و در حدیث انوار النعمانیه آمده که که سجده آنها درنماز بر خدا نبوده بلکه در سجده نیت آن بتی را میکردند که در قبل از اسلام علنا می پرستیدند و آن را به صورت صلیب به گردن انداخته یودند .

شیطان ناری و شیطان انس ..

روایتی در کتاب خصال آورده شده که ابلیس با 70 ابزار آتشین ، به جهنم وارد میشود و او  با 120 ابزار آتشین به محشر آمده و بعذاب جهنم میرود .

پس معلوم میشود که اطلاق شیطان بر او به طریق اولی ، جایز است . نام او را زریق گفته اند که همان طاغوت است .

اصل همه شرور _طغیان ها _ظلمها و گناهان .

در تفسیر عیاشی و قمی امام باقر علیه السلام میفرماید :که هرجا در قرآن کلمه شیطان آمده است  مقصود همان طاغوت _ زریق _ ثانی و ...است .

گرچه شیطان ناری مسبب و گاهی مباشر برای همه جنایتها و خلاف ها و ظلم ها  و گناهان است اما آن شیطان انسی اصل و منشا و ریشه آنها است و جوابگوی همه اینها خواهد بود .

در حدیث سلمان رضی الله عنه آمده که فرمود : خودم شنیدم از دولب مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم که در ذیل آیه شریفه (( فیومئذ لا یعذّبُ عذابه احد )) یعنی در روز جزا ، هیچکس مثل و مانند او عذاب نخواهد شد .( سوره فجر ) که منظور همان زریق است .

اللهم العن الجبت و الطاغوت

حکایت توبه ابلیس

لازم به تذکر است که جلوه تمام آن ظلمات ، شخص دومی است که حتی از ابلیس هم ، در این مسیر سبقت گرفته است و در حدیثی آمده که او باعث شد که ابلیس در این مقام مردود و مطرود ، باقی بماند که خلاصه حدیث که در بحار آمده  این است که

 ابلیس در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله تصمیم گرفت که توبه کند ، خدمت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم آمد وسوال کرد :

 که آیا راهی است برای توبه و برگشت ؟

 فرمود : رحمت خدا بی پایان است و هرکسی را که حقیقتا نادم و تائب شود میپذیرد ، ولی ماجرای تو ، عصیان الهی در سجود آدم بوده و من بشرط اینکه سجده بر آدم کنی ، شفیع تو میشوم تا حق تعالی ترا بیامرزد .

ابلیس گفت که او مرده است چگونه سجده کنم؟

 فرمود برو بر سرقبر او وبر خاک قبرش ( همان قبر مولا علی علیه السلام )سجده کن _ ابلیس تصمیم گرفت که برود و سجده کند .

در بین راه او به ابلیس برخورد کرد و سوال کرد و ماجرا را شنید . به ابلیس گفت : احمق تو بر خود آدم ، بامر خدا سجده نکردی و الان میخواهی به خاک قبرش بدستور ساحری که خود ، را پیامبر مینامد ، سجده کنی ؟!

اینها همه دروغ است و تو گول این حرف ها را نخور و برو بدنبال کار خود و رها کن و این موجب شد که ابلیس منصرف گردد .

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمدو ال محمد و آخر تابع له علی ذلک اللهم العنهم جمیعا