یکی از واژه هایی که در قرآن و احادیث ، بچشم میخورد ،واژه حزن است که شاید کلمات همّ و غم و قبض را هم بتوان بآن اضافه نمود .
تحقیق اجمالی ما به تناسب ارتباطی استکه در بعضی متون وحی و و روایات ، بین این حال حزن و القاآت شیطانی وجود دارد .ازآنجا که تفصیل بیشتری لازم است و واژه حزن نیز در موارد دیگری ، بغیر از ارتباط با ابلیس حاصل میشود ، مارا برآن میدارد که با ذکر روایات دسته بندی مجملی داشته باشیم .
میتوان گفت که حزن یک حالت وارده بر قلب انسان است که شاید جایگاه خاص او کبد (جگر) باشد و ابتدا تقسیمات آن را بگوئیم و بعد منشا آن ها را بیان کنیم که در نتیجه موضوع مربوط به بحث هم روشن میشود و حزن دو نوع است :
1_حزن مثبت و سازنده 2_ حزن منفی و غیر مطلوب
حزن مطلوب وسازنده :
آن حالتی است که هم و غم حاصل در انسان ، سبب توجه خاص بحق تعالی و دوری از علایق دنیوی میشود و گرچه نفس آن حزن سنگین است اما نتایج مثبت و خوبی دارد .
در حدیث رسول اکرم صلی الله علیه وآله میفرماید :ان الله یحب کل قلب حزین و اذا احب الله قلبا (عبدا )نصب فیه نایحة الحزن ولایسکن الحزن الا قلبا سلیما وقلب لیس فیه الحزن خراب ولو انّ محزونا کان فی امة لرم الله تلک امة .
ترجمه : بدرستیکه خداوند دلهای غمگین را دوست دارد وآن زمانیکه خداوند قلبی را دوست داشته باشد در آن ناله ونشانه حزن را قرار میدهد و حزن قرار نمیگیرد مگر درقلب سلیم و قلبی که در آن حزن نباشد خراب وغیر مطلوب است و اگر در امتی ، محزونی باشد خدا ببرکت او آن مردم را مورد رحمت قرار میدهد
.در حدیث امام صادق علیه السلام آمده که الحزن من شعار العارفین لکثرة واردات الغیب علی سرائرهم ...و المحزون ظاهره قبض و باطنه بسط .ترجمه : حزن از شعائر و علائم اهل معرفت است واین حال حزن ، بدلیل زیادتی افاضات الهیه که وارد بر قلب و باطن او میشود ، حاصل میگردد .
انسان صاحب حزن ، درظاهر گرفته وقبض ولی در باطن مسرور و گشاده و مبسوط است .
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله چنانچه در روایات آمده دائم الفکر و متواصل الحزن بودند .زیرا حزن از اوصاف صالحین است .
در حدیث مولاعلی علیه السلام آمده که فرمود :ما اکتحل احد بمثل مکحول الحزن .یعنی هیچ کس بخوبی سرمه حزن ؛ سرمه ای نکشیده است .چنانچه در اوصاف اهل ایمان میفرماید: المومن کثیر التبسم دائم الحزن کثیر التفکر .یعنی
مومن پرلبخند و لی با حزن دائمی و تفکر فراوان می باشد
ادامه دارد ...