لازم است که در مقابل چنین دشمنی و چنین حربه ای که، انسانها را به خطر عظیم و هلاکت می اندازد براه چاره هائی که در کلام اهل بیت علیهم السلام ارائه شده، آشنا شویم.
1) مراقبت از قلب، که القاآت و وسواس شیاطینی بآن وارد نشود. همانطور که در حدیثی آمده که از حضرت امیرالمؤمنینu سؤال کردند:بِمَ نلتَ ما نلت یا امیر المؤمنین؟ قالu :بالقعود علی باب القلب. یعنی چگونه باین مقامات عالیه رسیدی یا امیرالمؤمنین؟ حضرت فرمود:به نشستن درِ خانه قلب که همان مراقبت است. در حدیث نبوی آمده که فرموندصلی الله علیه و آله وسلم لو لا تکثیر فی کلامکم و تمریج فی قلوبکم لرأیتم ما اری و لسمعتم ما اسمع. ترجمه:رسول اکرم r فرمودند :اگر نبود اینکه زیاد صحبت می کنید و اینکه در دل و قلب شما، رفت و آمدهای باطل می شود، هر آینه انچه من می بینم، شما هم می دیدید و انچه من از(امور باطن و ملکوت)می شنوم، شما هم می شنیدید.
خلاصه: امر مراقبت، خصوصاً برای سالکینِ طریقِ معنی و طالبین کمالات معنوی و روحی، بسیار مهم و خطیر است کما اینکه در حدیث آمده:قال امیرالمؤمنینu ان الشیاطین لیجتمعون علی القلب کما یجتمع الذباب علی القرحه فان لم یذبّ وقع الفساد. ترجمه:بدرستیکه شیاطینی دور قلب انسان جمع می شوند، برای وسوسه و القاء باطل، کما اینکه مگسها دور زخم و دمل جمع می شوند که اگر جلوگیری نشود، فساد و تباهی صورت می گیرد(با تسلط شیاطین بر قلب و اراده انسان)
2) مداومت بر ذکر خدا: همانطور که، از آیات کریمه و روایات، ظاهر میشود، اهمیت ذکر و تداوم بر ذکر الهی از اهمیت منحصر بفردی، برخوردار است. بتعبیر دیگر، شیاطینی در مواقع غفلت، او را صید می کنند. کما اینکه در روایت آمده که حتی حیوانات هم وقتی از ذکر خدا، غافل می شوند دچار بلا و یا صید صیادین، قرار می گیرند. در رابطه با بحث دو قسم ذکر داریم یک بحث ذکر هست که از آیات و روایات کریمه، مستفاد می شود که بهترین وسیله کمالات انسانی و قرب بحق تعالی است که خود نیازمند مباحثی وسیع و پر حجم می باشد که، مجال این کتاب نیست. ویک بحث ذکر در مقابل غفلت می باشد که بعنوان مبارزه با شیطان مطرح است و ما، بقدر وسع و توان متعرض آن خواهیم شد.
از آنجائیکه قلب، پر ارزشترین عضو وجودی، انسان است و رسیدن به همه کمالات و مقام انسان کامل در سایه تربیت و تزکیه، قلب است. شیاطین، هجومشان و تخریبشان، در نهایت در قلب انسان است. لذا به بیان نکته هایی در این مورد، اشاره می کنیم:بیان اینکه، قلب حرم الهی و بیت الله و عرش الرحمان است، گذشت و اینجا عرضه می داریم که قلب حالاتی دارد که شناخت این حالات، لازم است. در روایتی امام صادقu می فرماید اعراب القلوب علی اربعة انواع رفع و فتح و خفض و وقف فرفع القلب فی ذکر الله تعالی و فتح القلب فی الرضا عن الله تعالی و خفض القلب فی الاشتغال بغیر الله و وقف القلب فی الغفله عن الله سبحانه. الا تری ان العبد اذا اذکر الله تعالی بالتعظیم خالصاً ارتفع کل حجاب کان بینه و بین الله تعالی..
ترجمه: حالات و حرکات قلب بر چهار نوع است. رفع و فتح وخفض(کسره)و وقف(سکون). پس رفع قلب در ذکر خدای تعالی است و فتح قلب در راضی بودن از خداوند و خفض قلب در مشغول شدن به غیر خدا است و وقف و سکون قلب در غفلت از خداست. آیا نمی بینی که وقتی انسان، با اخلاص، یاد عظمت خدا می کند. تمامی حجابها و پرده های قلب او برداشته می شود.
بعد از آن می گوییم که قلب سلیم، زمانی حاصل می شود که قلب منیب شود، یعنی از حالات خفض و سکون، بیرون آمده-غفلت را کنار بگذارد و در آن انوار الهی، متجلی شود و حالت برگشت و انابه بسوی حق تعالی و اولیاء گرامش، پیدا کند، امّا قلب سلیم که بعبارتی، سرمایه کمال انسانی و انسان کامل است، در قرآن بعنوان سرمایه تشیع و زیر بنای شیعه گری آمده که می فرماید:و انّ من شیعته لابراهیم اذ جاء ربّه بقلب سلیم و در آخرت هم سرمایه فلاح و رستگاری است و متاع بازار آخرت، همین قلب سلیم است که خداوند مشتری آن است در آنجا که می فرماید:یوم لا ینفع مال و لا بنون اِلّا من اتی الله بقلب سلیم. اینک ببینیم که قلب سلیم، قلب سالم از کفر و شرک و نفاق است و در قبول توحید و نبوت و ولایت سلم و منقاد است؛ و در مقام اخلاق، قلب سلیم، قلب سالم از رذائل اخلاقی مثل حسد، کبر، کینه، حرص و طمع، بخل و. . . می باشد؛ و در مقام عمل، قلب سلیم، قلبی استکه، انگیزه عمل را از آفات، حفظ کند مثل خلوص در عمل که از نیت خالص سرچشمه می گیرد تا آفت ریاء و عجب و امثال آنرا، می زداید.
سلم در اعتقاد، با تفکر و تعقل حاصل می شود و سلم در اخلاق با مراقبت و تزکیه حاصل می شود و از سلم در عقل و روح ونفس، تقوی حاصل می شود.
آیات قرآنی، دلالت بر این دارد که، راز فلاحت و رستگاری، ذکر خداست آنجا که فرموده:یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله، ذکر کثیراً لعلکم تفلحون. ترجمه:ای کسانیکه ایمان آورید خدای تعالی را بیاد داشته باشید و ذکر او بسیار کنید تا رستگار شوید.
از طرف دیگر در مذمّت غفلت و غافلین فرموده:
اولئک کالانعام بل هم اضلّ، اولئک هم الغافلون:کسانیکه چشم دارند و نمیبینند و گوش دارند و نمی شنوند و دل دارند و تفکر ندارند، ایشان همچون حیوانات هستند بلکه پست تر و گمراه تر، ایشان همان غافلانند.
عوالم عن العسکریu :عن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:قال نعوذ بالله من الشیطان الرجیم فانّ من تعوذّ بالله منه اعاذه الله... . ترجمه:پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم فرمود:ما پناه می بریم به خدا از شیطان رانده شده پس بدرستیکه هر کس بخدا پناهنده شود از دست شیطان، خداوند او را پناه می دهد و از شر شیطان حفظش کند.