1) لا قعدّن لهم صراطک المستقیم ... هر آینه به کمین می نشینم، مؤمنین را در راه بندگی تو.
2) ثم لآتیّنهم من بین ایدیهم و من خلفهم و عن ایمانهم و عن شمائلهم و لا تجد اکثرهم شاکرین000 از هر طرف به ایشان هجوم می آورم از روبرو و پشت سر و سمت راست و چپ و در نتیجه ی این یورشها به حالت کفران می رسند که دیگر ایشان را شاکر نخواهی یافت.
3) انه یریکم هو و قبیله من حیث لاترونهم ابلیس و لشگریانش شما را می بینند در حالی که شما آنها را نمی بینید که این امتیاز همان طور که قبلاً بیان کردیم از خواسته های ابلیس است که در مقابل عبادتهای گذشته اش از خدا درخواست کرد.
4) فهو له قرین ... آنقدر نزدیک می شود که همنشین و مجاور مؤمنین می شود و در نتیجه می تواند در آنها نفوذ کند.
5) القاء و الهام به عده ای که ولایتش را پذیرفته اند. ان الشیاطین لیوحون الی اولیائهم. و القاء و امر به همه مردم کما اینکه امام صادقu فرمودند و ما من قلب الا و له اذنان علی احدیهما ملک یرشده و علی الاخری شیطان مفتن... الشیطان یأمره بالمعاصی... امام صادقu فرمود که در قلب هر انسانی دو گوش هست که فرشته ای بر یکی از آنها (راست) ارشاد می کند و الهام خیر. و بر گوش دیگر (چپ) شیطان اغواء و فتنه گری و اضلال می کند. در روایت دیگری فرمود:او را امر به معصیت و گناه می کند وگناه و زشتیِ عمل را برای او خوب جلوه می دهد که در مباحث آینده به موارد آن اشاره خواهیم کرد
6) الشیطان یجری فی ابن آدم مجری الدم فضَّیقوا مجاریه بالجوع000ترجمه در حدیث آمده که شیطان در بنی آدم نفوذ می کند مثل جریان خون در رگها (احاطه کلی وعمیق)پس مجاری نفوذی او را با گرسنگی(روزه و امساک)تنگ کنید و بر او سخت بگیرید. البته در حدیثی آمده که وقتی خلقت بدن آدمu تمام شد شیطان در جسم او داخل شد و در همه اعضایش وارد شد الا قلب که خداوند فرمود آنجا مکان من است وتو حق نداری داخل شوی.
7) تصرف در چشم و بدن:امام باقرu فرمود کان ابلیس یوم بدر یقَّلل المسلمین فی اعین الکفار و یکثر الکفار فی اعین المسلمین. ترجمه:فرمود که در روز جنگ بدر ابلیس جمعیت مسلمانان را در چشم کفار کم و ناچیز جلوه می داد و تعداد کفار را در چشم مسلمانها زیاد جلوه گر می ساخت و این نبود مگر در رابطه با تسلط و تصرف او در چشم و دل انسانها. در حدیث آمده است که وقتی که بنده ای برای نماز شب می خواهد بلند شود شیطان با او صحبت می کند و او را فریب می دهد تا خواب برود سپس چشمش را سنگین می کند تا بیدار نشود. در حدیث دیگر آمده ابلیس در خواب به این آدم صحنه هایی را نشان می دهد تا او را بترساند یا فریب دهد و یا به جنابت وادار کند. راه حل این ابتلائات را در مباحث آینده مطرح خواهیم کرد.
8) به هر شکل و قیافه ای ظاهر می شود. قال الصادقu ان شیطاناً یقال له مُذهب یأتی فی کل صورةٍ الا انّه لایاتی فی صورة نبیٍّ او وصی نبیٍّ و لا احسبه الا وقد تری لصاحبکم(ای ابا خطّاب)فاحذروه. امام فرمود بدرستیکه شیطانی است به نام مُذهِب که در صورتی و قیافه ای از مردم که بخواهد ظاهر می شود مگر در صورت پیامبر و یا وصی پیامبر و برای صاحب شما (ابا خطاب)یکی از ائمه جور و خلاف ظاهر شده است پس از او حذر کنید. نمونه های زیاد در حکایات و روایات آمده است مثل ظاهر شدنش به صورت پیر مردی در ماجرای برصیصای عابد-بلعم باعورا-به آتش انداختن حضرت ابراهیمu بیعت مردم با ابوبکر... . ص303 حکایت شیطان با حضرت علیu که در این موارد ابلیس بصورت پیرمردی ظاهر شد.
9) تصرف در حافظه (انساء) یعنی موجب فراموشی انسانها می شود
قرآن:انساهم ذکر الله0000 و اِمّا ینسیّنک الشیطان000
در روایتی آمده که در زمان تولد حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله وسلم، ابلیس با عصبانیت وناراحتی بر بالای کوهی آمد و شیطانهای خویش را فراخواند و نارحتی و نگرانی خود را ابراز کرد. شیاطینش گفتند ای سید و مولای ما چرا اینقدر ناراحتی؟ گفت زیرا با وجود چنین پیامبری که رحمة للعالمین است وچنین دینی با وجود امامانِ رحمت، دیگر نمی توانم، بنی آدم را از راه حق و رحمت، دور کنم. هر کدام از لشکریانش، طرحی و برنامه ای را ارائه دادند تا بالأخره یکی از آنان گفت که من با افرادم، ایشان را وسوسه به ارتکاب معاصی می کنیم سپس بایشان فراموشی عارض می کنیم(بدلیل نیرویی که دارند، می توانند در حافظه مردم تصرف کنند، هم یاد آور چیزهای فراموش شده بشوند و هم انسانها را بفراموشی وادار کنند)با این بیان، ابلیس راضی شد و لذا، گروهی از شیاطین بنام مُنسیّه، باین کار مشغول هستند که در نتیجه انسانها بعد از گناه، فراموش می کنند بدیها و گناهانشان را و در نتیجه از توبه و جبران بدیهایشان، غافل می شوند و آنروزی که در قیامت و محاسبه، متذکر می شوند، وقت جبران، گذشته و توبه پذیرفته نخواهد شد و در نهایت بعذاب الهی مبتلا می شوند و این مطلب هم خوب است اینجا گفته شود که یکی از شگردهایی شیاطین، برای خراب کردن نماز اهل ایمان و از بین بردن حضور قلب آنها و توجّه به حق تعالی در نماز، این استکه در وقت نماز، موضوعات فراموش شده و یا اشیاء گمشده را بآنها، یاد آوری می کنند و بدلیل قدرتی که گفتیم، بخاطر نماز گزاران، متذکر می شوند و همین موجب می شود که بخشی از نمازشان متوجه باین موضوعات شده و در نتیجه از توجه و حضور در نماز دور شوند. و این موضوع برای افراد زیادی، تجربه شده که در نماز مطالب فراموش شده و یا اشیاء گمشده یادشان می افتد.
البته لازم به تذکر است که همه موارد فراموشی و نسیان، مربوط به عملکرد شیاطین نیست و بعضی موارد، مربوط به خود شخص و خصوصیات جسمی و روحی انسان می باشد. که البته این مشکل هم، راه حل دارد. قسمتی از آنها با مداوای غذایی، حل می شود مثل خوردن مویز، کندر، عسل و. . . و گاهی با اعمالی مثل قرائت قرآن و ذکر صلوات و مسواک و یا بعضی از اذکاری که در محل خود بیان شده است.